شبِ به دنیا آمدنت.
سلام عزیز تر از جانم
بیا جشن بگیریم روز میلادت را، بیا لبخند بزنیم! امشب همه چیز را فراموش کن و برای به دنیا آمدنت شادی کن. تو همیشه رنج ها را پذیرفتی، با آنها کنار آمدی و صبوری کردی؛ امشب برای لحظاتی همه چیز را فراموش کن. دوست دارم قلبِ آبی و دریایی ات دست از طوفانی بودن بردارد و موج ها آرام به ساحل برسند، هوای دلت ابری نباشد و آفتابِ محبت بر رگ های اکلیلیِ قلبت بتابد. لطفا به هنگامِ فوت کردن شمع ها چشمانت را ببند، لبخند بزن و به خودت افتخار کن چون دوست دارم تو را همیشه سرزنده و شاداب ببینم!
و باید بگویم که من، برایِ محبت هامان، قدم زدن هامان، آغوش ها و بوسیدن هامان، برای نامه نوشتن ها، شعر خواندن ها، برایِ آشپزی کردن ها، نقاشی کشیدن ها، برای همه چیز از تو ممنونم. برای سازهایت که من همیشه اولین نفری بودم که آنها را میشنیدم، برای ذوق کردن هایت به هنگام هدیه گرفتن و هدیه دادن، حتی برای شناختنت و خبر داشتن از جزئیاتِ علاقه ها و نفرت هایت از تو و خدا ممنونم!
برایت عاقبت بخیری و برآورده شدن آرزوهایت را از خدای مهربان خواستارم!
تولدت مبارکمون:)💙
۲۸ مهر ۱۴۰۰
سلام.
درخت های باغ زندگیتون همیشه شاداب و پر شکوفه باشد. ان شاءالله