باورهایِ سفید شبیه صدایِ سکوت

در آغوش کشیدنِ کلمات به هنگامِ بی قراری!

باورهایِ سفید شبیه صدایِ سکوت

در آغوش کشیدنِ کلمات به هنگامِ بی قراری!

حسِ گلایِ خشک شده لایِ دفترمو دارم! بو ندارم، طراوت و تازگی ندارم، خشکم اما هستم؛ یه گوشه لایِ دفترچه ی دنیا دارم خاک میخورم؛ برای آدمها پر از خاطره ام اما بی محتوام! کاش حداقل خودم میفهمیدم شبیه چی یا کی هستم!

آخرین نظرات

زمستان شده ام_

سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۴۰۰، ۰۱:۲۰ ب.ظ
دوباره دست به قلم شدم و مثلِ همیشه نمیدانم چه میخواهم بنویسم. کلمات انگار همه شان مبهم و تارند. دلم برایِ همه چیز تنگ است و خب جمله ی دیگری جز این در چنته ام نیست که بتواند وصفِ حال کند. روحم انگار مچاله شده است و دلش برای خاطره ساختن های هیجان انگیز تنگ شده است.. تنگ! چه واژه ی سرد و تاریکی! انگارقلبم سنگ شده است یا انگار که رگ هایش منجمد شده و همه جای بدنم زمستان است! نه.. من زمستان را دوست دارم چون رنگش سفید است و رنگِ سفید برایم بسیار آرامش بخش است اما خب استعاره ی زمستان شده ام را دوست دارم! چه قشنگ؛ من زمستان شده ام! برگ هایم خشکیده، ریشه ام نابود شده، شاخه هایم را بچه های درد هنگام بازیگوشی هاشان شکسته اند، هیچ درختی کنارم نیست و تنها مانده ام میانِ کویر.. کویری پوشیده از برف! چقدر زمستان شده ام. اما به خودم قول داده ام که بهار نزدیک است! آری ریشه ی امیدم را کسی نمیتواند بخشکاند! من منتظر نور می مانم!
۰۰/۰۵/۲۶ موافقین ۱ مخالفین ۰
نهال :))

نظرات  (۱)

ساقی بهار می رسد و وجه می نماند

درکش زبان و پرده نگه دار و می بنوش ..

پاسخ:
امیدوارم قبل از اینکه زمینِ وجودم تماما خشکیده بشه بهار از راه برسه:)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی